راه رسیدن به حضور قلب در نماز چیست؟
تاریخ انتشار: ۲۲ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۴۹۸۵۵۱
حامد فتوت احمدی، پژوهشگر علوم قرآنی و حدیث در ایرنا نوشت: اگر هنگامی که رانندگی میکنید، ترمزدستی فعّال باشد، خودرو با سختی حرکت میکند و اصطکاک ترمز باعث کند و سنگین شدن آن میشود. شما به جای اینکه بیشتر گاز دهید تا سرعت ماشین را بیشتر کنید، بهتر است ترمزدستی را غیرفعال کنید. در این صورت با انرژی کمتر، به سرعت بیشتری میرسید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
۱- کوچکتر از آن هستم که خدا به حرف من گوش دهد: به جای این تصور منفی، در نماز بگوییم «سمع الله لمن حمده». یعنی خدا سخن کسی که او را میستاید، میشنود و میپذیرد. این جمله معمولا در هر رکعت بعد از رکوع گفته میشود.
۲- بلد نیستم درست نماز بخوانم: این تصور گاهی به دلیل اهمیت دادنِ بیش از حد به احکام فقهی ایجاد میشود تا جایی که ممکن است به وسواس تبدیل شود. در همۀ کارها، بازیها و معاشرتها، آداب و قوانینی وجود دارد. در هنگام نماز هم وقتی انسان در مقابل خدای «رب العالمین» میایستد، باید با نهایتِ ادب و بر اساس آداب و قوانینی بایستد و رفتار کند، اما افراط در ادب و رعایت قوانین هم مطلوب نیست.
۳- از نماز چیزی نمیفهمم و تا به حال از آن نتیجهای نگرفتهام: در بخشهای گذشتۀ این یادداشت، قدرت نماز را برای هدایت انسان در مسیر صراط مستقیم و موفقیت شرح دادم و در ادامه، نکات بیشتری خواهم آورد. با اینهمه خاصیتهای قدرتمند نماز، اگر کسی نتیجهای از نماز خواندن نگرفته است، باید نسبت به خود معترض باشد و نه نماز. آیا نمازی که تاکنون خوانده است او را انسانی امیدوارتر، قدرتمندتر، متوکّلتر، شادتر و خوشبینتر کرده است؟ اگر اینچنین نشده باشد، معلوم میشود که نمازخواندنِ او درست نبوده است. در شبهای امتحان، تمامی دانش آموزان یک کتاب را میخوانند، اما نمرات مختلفی در امتحان میگیرند. آنهایی که نمرات پایینی گرفتهاند، نمیتوانند کتاب را مقصر بدانند؛ باید به نحوﮤ خواندنِ خودشان انتقاد کنند. اگر اشکال از کتاب است، چرا عدهای نمرﮤ کامل گرفتهاند؟
در نماز هم همگی یکجور نماز میخوانند، اما عدهای آن را به قصد موفق شدن در دنیا و آخرت میخوانند و از آن به عنوان وسیلهای که آنها را هدایت میکند، لذّت میبرند. عدﮤای دیگر فقط به قصد رفع تکلیف و با بیمیلی میخوانند. دستۀ اول میبینند و میدانند که نماز، تغییرات اساسی در شخصیت، زندگی و عملکرد آنها داشته است. برخی از آنان معتقدند که هرچه دارند، از نماز و ذکر و یاد خدا دارند. باید به دستۀ دوم گفت «چرا از این وسیلۀ پرقدرت استفاده نمیکنید؟ آیا عدم استفادﮤ شما از این ابزار پرقدرت، به خود شما برنمیگردد؟»
اگر هر بار با این نیت که «با این ابزار به سوی موفقیت در حال حرکت هستیم» به نماز بایستیم، اگر در حین شنیدن اذان، جمله «حی علی الفلاح» را چند بار با خودمان تکرار کرده و واقعا احساس کنیم به موفقیت روکردهایم و به سوی رحمت خدا پیش میرویم، حالمان عوض میشود.
در علم پزشکی اثبات شده است که تأثیر داروها در کسانی که هنگام خوردن دارو به عملکرد مثبت آن یقین دارند، بیشتر از کسانی است که اعتقادی به آن ندارند. اگر بخواهیم از این وسیلۀ قدرتمند به خوبی استفاده کنیم، باید هنگام اذان در حالی که مشغول حرکت به سوی نمازخانه هستیم یا مقدمات نماز را فراهم میکنیم، با گوشِ جان به مؤذن گوش دهیم و در دل تکرار کنیم که «من دارم به سوی موفقیت و رستگاری قدم برمیدارم».
یکبار که در مجلسِ حاج آقا دولابی بودم، اذان پخش کردند. ایشان با چشمان بسته و چهرهای متفکر به آن گوش میدادند. بعد از اذان فرمودند «اگر ما همین اذان را بفهمیم، برای ما بس است. چه برسد به نماز».
خدا در قرآن فواید و تأثیرات مثبت نماز را یک امر عقلانی میداند و معتقد است کسانی که این تأثیر را حس نمیکنند، به این دلیل است که به آن فکر نکردهاند. اگر ما کمی در این باره تفکر کنیم، به راحتی و با عقل خود به این نتیجه میرسیم که نماز با طراحیِ فوقالعادهاش، بیشک ما را به سوی فلاح، رستگاری، کامیابی و موفقیت رهنمون میکند. «وَإِذَا نَادَیْتُمْ إِلیَ ٱلصَّلَوةِ ٱتَّخَذُوهَا هُزُوًا وَلَعِبًا ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا یَعْقِلُونَ؛ و هنگامی که آنان را به نماز می خوانید، آن را به مسخره و بازی می گیرند، زیرا آنان مردمی اند که نمی اندیشند.» (سوره مائده؛ آیه ۵۸)
۴- همیشه در نماز حواسم پرت میشود: روشهای بسیاری در مورد حضور ذهن و حضور قلب در نماز گفته شده، اما باید گفت که مهمترین مرحله برای تمرکزِ کافی در نماز این است که اهمیت آن را درک کنیم. باید آنقدر به نماز فکرکنیم و در مورد آن مطالعه کنیم تا به اهمیت فوقالعادﮤ آن پیببریم. یک جراح ممکن است روزی سه تا چهار عمل جراحی انجام دهد؛ عملهایی که اکثرا هم تکراری هستند، اما چون جراح اهمیت این عملها را درک میکند، هیچگاه در میان عمل، حواسش پرت نمیشود یا به خاطر تکراری بودن عملهای جراحی، آنها را با کسالت انجام نمیدهد. او میداند که ممکن است با یک خطا جان کسی به خطر بیافتد. دانستن اهمیت نماز است که باعث میشود حضور قلب و تمرکزمان را در حین انجام آن حفظ کنیم.
۵- نماز نمیتواند برای اینهمه گناه من کاری کند: این تصوّرِ غلط به دلیل آشنا نبودن با قدرت نماز و ذکر خدا است که با تفکر و مطالعۀ کارهای علمی و دانشگاهی در مورد کارکردهای نماز و وعدههای راستین قرآن کریم در این باره، بر طرف میشود. امیدوارم این یادداشتها هم در رفع این تصورِ غلط، سهمی داشته باشد.
۶- از تکرار جملات مشابه در نماز خسته میشوم: کلود بریستول کهنه سرباز جنگ جهانی اول در کتاب جادوی باور میگوید «هر عبارتی که با نیروی قدرتمند تکرار، بر منطق ما حاکم میشود، مستقیما روی احساسات و عواطف ما تأثیر میگذارد و در نهایت به عمق ذهن نیمههوشیار ما نفوذ میکند. تکرار عبارات مثبت، شما را به باور مثبت میرساند.» (مبانی موفقیت، ص۳۵۰)
علاوه بر این، یکی از دلایل تکرار نماز این است که خدا را از یاد نبریم. هیچکس نمیگوید مادرم یا فرزندم برایم تکراری شدهاند و از دیدن آنها سیر شدهام. ذکر خدا باعث آرامش درون میشود. اپیکتت (Epictet) فیلسوف مشهور یونانی میگوید «فقط یک راه برای رسیدن به آرامش روح و خوشبختی وجود دارد؛ آن هم این است که وجود خدا را در درونت از یاد نبری.» (قدرت فکر، ص۲۶۰)
این همان حرف قرآن است؛ حرفی که من در این یادداشت به دنبال نشان دادن آن هستم. ما هر روز برخی کارها را تکرار میکنیم و میدانیم که این تکرار، رمزِ درست به انجام رساندنِ آنهاست. شما هر روز دستهایتان را میشویید، هر روز ورزش میکنید و اگر بیمار شوید، هر روز دارو میخورید. کسی نمیگوید، چون دیروز ورزش کردم، امروز لازم نیست ورزش کنم یا اگر دیروز دستهایم را شستم، امروز نیازی به تکرار آن نیست. اگر کسی بخواهد تمیز باشد، باید هر روز نظافت کند. اگر کسی بخواهد سالم باشد، باید هر روز یک سری حرکات ورزشی را تمرین و تکرار کند.
نماز هم به همین شکل است. یکبار نمازخواندن فایدهای ندارد. باید پنج بار در شبانهروز نماز بخوانیم تا هدفمان را گم نکنیم. یادمان باشد بندﮤ خدا هستیم و رویکردمان در زندگی به سوی اوست. پس رحمت او را حس کنیم و با آن دلمان را شاد کنیم.
۷- اگر خدا میخواست حرف مرا گوش کند تا به حال گوش کرده بود: اگر خدا نمیخواست حرف شما را گوشکند، شما نماز نمیخواندید. اگر نماز نمیخوانید، لابد شما نمیخواهید خدا حرفتان را گوش کند. او نماز را برای ذکر خود قرار داده و در قرآن میفرماید «هرکس مرا به یاد بیاورد، من هم او را یاد خواهم کرد». خوشا به حال کسی که پروردگار عالم او را یاد کند.
قرار نیست هرچه از خدا میخواهیم به سرعت فراهم شود. مرحلۀ اول این است که نیاز، به شکل واقعیاش درونِ ما وجود داشته باشد. با سیستمی که خدا در ما تعبیه کرده، به محض خواستن چیزی از او، ضمیر ناخودآگاه برای دریافت آن فعال میشود. اگر ما هم در به دست آوردن آن خواسته پایداری کنیم و در مسیرِ درستی برای به دست آوردن آن حرکت کنیم، رسیدن به آن خواسته عملی میگردد. تلاش و صبر برای رسیدن به خواستهها ضروری است. ما معمولا این دو را دوست نداریم و برای رسیدن به خواستۀ خود بسیار عجله داریم. باید بدانیم بیماری عجله، هیچ دارویی جز صبر ندارد.
منبع: فرارو
کلیدواژه: نماز آرامش در نماز قیمت طلا و ارز قیمت خودرو قیمت موبایل
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۴۹۸۵۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رسیدن به فلسفه زندگی از راه خودشناسی
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، درگیری بیش از اندازه همه انسانها به فضای مجازی و کمرنگ شدن ارتباطات میان فردی در جوامع مختلف از آن دست مسائلی است که در سالیان اخیر توجه بسیاری از تحلیلگران و جامعهشناسان را به خود جلب کرده است. از طرفی بسیاری از هنرمندان و نویسندگان نیز از این شرایط استفاده کرده و سوژه اصلی آثار هنری و ادبیشان را به مواجهه با این فضای جدید اختصاص دادهاند.
در سینما و ادبیات کشورمان نیز هستند هنرمندانی که به این مسئله توجه نشان دادند و آثاری را مرتبط با این فضا تولید کردهاند. یکی از جدیدترین آثار این ژانر در زمینه داستاننویسی کتاب «چشمها تنها برای دیدن نیستند» است، اثری در ژانر اجتماعی و مفهومی که ۱۰۶ صفحه دارد و انتشارات سیب کال در خوزستان آن را منتشر کرده است.
این کتاب را مصطفی عظیمیفر به رشته تحریر درآورده است و داستان کلی آن در رابطه با یک نویسنده است که تصمیم میگیرد یک روز کامل از زندگی را بصورت تحلیلی و نگاه عمیق به محیط پیرامون و جامعه سپری کند. او از ابتدای صبح تا اواخر شب به این سبک از زندگی ادامه میدهد. عظیمی فر در این کتاب توانسته از دل کارهای روزمره زندگی مفهومات و پیامهای مفیدی را بیرون بکشد. به بهانه انتشار این کتاب گفتوگویی با نویسنده آن ترتیب دادهایم.
عظیمیفر در رابطه با ایده اصلی که باعث نگارش کتاب «چشمها تنها برای دیدن نیستند» شد، گفت: با توجه به فراگیر شدن دنیای مجازی و پیشرفت تکنولوژی احساس کردم آدمها کمتر از گذشته ( قبل از همهگیر شدن فضای مجازی) رای به با خود بودن و دوستی عمیق با خود میدهند. از این رو تصمیم گرفتم کتابی بنویسم که بتواند مخاطب را دعوت به با خود بودن و وقت گذاشتن بیشتر برای خود درونی دعوت کند.
وی در مورد چالشهای مربوط به نوشتن کتابی با این ایده خاص هم عنوان کرد: در طول یک سالی که برای نوشتن این کتاب وقت گذاشتم با توجه به سبک کتاب مجبور بودم ارتباط عمیقتری با خود برقرار کنم. از این رو مجبور بودم بیشتر در محیط پیرامون شنونده باشم. فرقی هم نمیکرد این شنیدن شامل شنیدن صحبتهای آدمها باشد یا حتی گوش دادن به صدای یک رودخانه، به هر حال برای بهتر شدن کار باید هر چه بیشتر شنونده باشم. این سبک زندگی در طول یک سال برای من سختیهای زیادی داشت اما خب نتیجه کار باعث شده تا خستگی از تن من تا حدودی خارج شود.
نویسنده این کتاب با اشاره به جزئیات این اثر درخصوص سختترین بخش نوشتن کتابش هم اظهار کرد: با توجه به اینکه کتاب در قالب یک داستان بلند یک پارچه طراحی شده، فکر میکنم مرتبط ساختن مفاهیم و موضوعات مختلف در قالب یک خط داستانی مستقیم سختترین کار هنگام نوشتن کتاب بوده است.
عظیمیفر در پایان سخنانش در خصوص حسی که کتاب «چشمها تنها برای دیدن نیستند» در مخاطب ایجاد میکند نیز گفت: فکر میکنم مخاطب پس از مطالعه کتاب به این موضوع فکر کند که چقدر در انجام کارهای معمول روزمره فلسفه و مفهوم نهفته است و شاید خود نیز تا حدودی به این سبک از زندگی روی بیاورد و برای او جذاب باشد.
در بخشهایی از این کتاب آمده است:
آنقدر غرق فکر کردن هستم که متوجه نمیشوم چه زمانی کنار اجاق گاز رسیدهام. آرام آن را خاموش میکنم و دوباره راهی نانوایی میشوم. در کودکی مسیر خانه تا نانوایی بسیار دور بود. اما در جوانی و میانسالی نزدیک است. ولی در دوران پیری دوباره دور خواهد شد.
این یعنی قبل از پیر شدن باید مسیرهای طولانیتری را طی کنم تا به مقصدهای تازهتر و زیباتری برسم. زیرا اگر چنین نکنم و به مسیرهای نزدیک اکتفا کنم، روزی همین مسیرها بر من چیره خواهند شد و طی کردنشان آرزویی غیر ممکن میشود.
بعد از چند دقیقه پیادهروی به نانوایی که مشتری همیشگی آن هستم میرسم. ولی در کمال تعجب با کرکرهای تا انتها پایین آمده مواجه میشوم! یعنی چه اتفاقی میتواند افتاده باشد؟ نکند امروز روز تعطیل نانوا است و من بیخبر هستم؟ صبر کنید صبر کنید یک پیرمرد در حال آمدن است...
کتاب «چشمها تنها برای دیدن نیستند» در قطع رقعی و با کاغذ بالک (نخودی رنگ) از طرف انتشارات سیب کال منتشر شده است. بهای کتاب نیز 250 هزار تومان است.
انتهای پیام/